یاسمین زهراجونیاسمین زهراجون، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره
یکی شدن مامانی وبابایکی شدن مامانی وبابا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره

پرنسس مامان یاسمین جون

روزمرگیهای یاسمین جون در 26ماهگی

سلام  دختر گلم الان که دارم اینارو می نویسم نزدیک عید نوروز  95 هستیم و 2 روز دیگه هم عید نوروزه و سرمون حسابی  مشغول کاراست تو هم همش شیطونی میکنی.راستی امسالم مثل 2سال پیش خاله زینبب اومده پیشمون ب خاطر تو گلم و تو  هم خیلی خوشحالی و همش باهم بازی می کنید تازگیاهم یاد گرفتی بهش میگی زیبب.....دخترم ی اتفاق بدی هم تو روزسه شنبه تاریخ 25اسفند برات افتاد اینکه با دهن خوردی زمین ولبت باد کرد وکلی گریه وحسابی برای عید خوشکل شدی  خیلی دلم میخاست امسال شیرینی عید خودم درست کنم ک نشد.انشالله اگر عمری باقی بود سال دیگه با کمک هم.راستی جلوی موهاتو کوتاه کردم وخرابکاری کردم . ...
28 اسفند 1394

حرم حضرت معصومه س

سلام دختر عزیزم ی چند وقتی هست  ک دیرب دیر برات پست میذارم..ی خورده سرم شلوغ هست وشیطون کاریات حسابی زیاد شده اما چ حیف ک نمیتونم همه رو برات بنویسم وامروز ولی میخام چند تا خاطره قشنگ برات بنویسم   اولیش اینکه 22 بهمن رفته بودیم قم خونه مامان جون فهیمه اینا کلی خرید عید کردیمو وبرای اتاقت برای خونه جدیدمون پرده ورتختی  گرفتم..اسباب کشیمون خداروشکر انشالله بعداز عید هستش وکلی وقت دارم برای جمع وجور کردن..عاشق روسری وچادر هستی ب خصوص شال و چادری ک من سر میکنم ب زور قانعت کردم لااقل بیرون  ز سرم در نیاری  رفته بودی حرم کلی دعا میخوندی یاد گرفتی میگی الهم صل محمد  وکلی با کبوترای حرم بازی میکردی همش میگی بریم حرم...
7 اسفند 1394
1